سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق در دل ماند و یار از دست رفت

عشق در دل ماند و یار از دست رفت
دوستان دستی که کار از دست رفت

ای عجب گر من رسم در کام دل
کی رسم چون روزگار از دست رفت

بخت و رای و زور و زر بودم دریغ
کاندر این غم هر چهار از دست رفت

عشق و سودا و هوس در سر بمانْد
صبر و آرام و قرار از دست رفت

گر من از پایْ اندر آیم گو درآی
بهتر از من صد هزار از دست رفت

مرکبِ سودا جهانیدن چه سود
چون زمامِ اختیار از دست رفت

سعدی